Chance-En-  چِنسt͡ʃæns= تصادف، پا، فرصت، شانس، بخت، مجال، تصادفی، اتفاقی، اتفاق افتادن

معانی دیگر: اقبال، سرنوشت، احتمال، اتفاق، یارا، بختی، اقبالی، احتمالی، به سرنوشت واگذار کردن، الله بختی کردن، تصادفا روی دادن، پیش آمدن، بلیط بخت آزمایی، (قدیمی) بدبیاری، دژبختی، آمد و نیامد

Chance-Turk-چنسی، چِن و.= حدس وگمان، شانس، بخت وافبال، تصادفاً، مجال و.

چِن=گمان، احتمال، بخت واقبال، شانس– چنسی = احتمالی، شانسی، تصادفی- چن(چین)= درست، قطعی، یقین-چِننان(چِندان) =یقیناً، واقعاً، حتماً – چِن بیلن اُوق آتدی= شانسی تیر انداخت- چِندان اُنگا دگدی = واقعاً بهش خورد- چنسیز اُوق آتمانگ = بی هدف تیراندازی نکنید- چِناب آتینگ= هدف گیری کرده شلیک کنید- چنسیز ایش اتمانگ= بدون هدف کاری انجام ندهید،شانسی کار نکنید (ریسک نکنید)- چنه مک=نشانه گیری کردن، هدف گیری کردن، خط ونشان کشیدن(با انگشت(یا چیز دیگر) تهدید کردن)، اندازه گیری کردن،گمانه زنی  – چن =حدود، مجال، فرصت،ظرفیت – ارتیرا چنلی وقت با=تا حدود صبح زمان است  - چن گیز بیلیب چکیلنگ=حدود(ظرفیت) خودتان را بدانید و دست بکشید (کاری را بیش ازظرفیت وتحمل خودتان(یا طرف مقابل) انجام ندهید ،یا به خودتان مجال واستراحت بدهید  مثلاً زمانیکه بی وقفه کاری انجام می دهیم، یا وقتی طرف مشروب می خورد وقبل از مست کردن بهش این جمله را می گویند تا بیش از حد وظرفیتش مشروب نخورد، یا وقت دعوا بی وقفه فحش وناسزا و تهمت می زند وبه طرف مقابل مجال دفاع نمی دهد این جمله گفته می شود)-ایکی ساغتا چنلی گتیرها= دوساعت مجال وفرصت داری بیاری(تا دوساعت دیگر بیاری ها)- تفنگی اونگا چنامه آتاماسین=تفنگ را به طرف او نگیر(تصادفاً) شلیک نکنه – چن چاق (چأک)=آخرین و بالاترین حد وحدود واندازه ،آخرین وبالاترین درجه، چأکسیز منت دار=بی اندازه متشکرم-

Chances-En-چانسیز=شانس- مترادف ریسک(risk )

Chances-Turk= بدون شانس موفقیت(جانسیز=مرگ ونابودی)، بدون هدف مناسب(چِنسیز=شلیک بی هدف)، بدون موقعیت مناسب و حساب شده(جاسیز=بدون جاگیری مناسب)، بدون بررسی شأن وتوانایی ومقام (شأنسیز=بدون در نظر گرفتن شأن ومقام و موقعیت اجتماعی)،چنسیز(یا چینسیز= جدّی نگرفتن، درست وصحیح ندانستن، به یقین نرسیدن)، چارِسیز=ناچار،بیچاره، (کاری را از سر ناچاری و اجبار انجام دادن، برای در آمدن از مخمسه و گرفتاری مجبور به ریسک کردن شدن مثل : گرفتن وام های با بهرۀ زیاد برای پرداخت بدهی قبلی و.)-  ریسک(بدون بررسی خطرات جانی ومالی احتمالی(کاری کردن)، )- سیز=پسوند منفی کننده(نفی) معادل:بی، نا، بدون – سِن سیز=بدون تو، بی تو

Let's not take any = بیایید هرکاری نکنیم

Let's not take any Chances =ریسک نکنید، معنی احتمالاً : بیاییدهرکاری نکنیم(بدون بررسی خطرات جانی ومالی احتمالی، و.آنچه در بالا عنوان شد

bɪˈleɪbə-Belabor-En- بیلیبا- bəˈleɪbərبلیبِر =شلاق زدن، سخت زدن، زخم زبان زدن، امدن و رفتن، با دقت روی چیزی کار کردن

معانی دیگر: (با چوب یا مشت یا شلاق) زدن، (با حرف و انتقاد) مورد حمله قرار دادن، بیش از حد لازم توضیح دادن، به اطناب گفتن، به درازا کشاندن (املای این واژه در انگلیس: belabour)

Belabor-Turk-بلاب اُر، بیلیب اُر، بیلابار(بیابار)، باریبر، =بلاب اُر=چیزی را در هوا چرخاندن وزدن (مثل :شلاق زدن یا با چوب وچماق زدن (بیلاپ =چرخانده(گردانده)، در هوا چرخاندن، دانسته وآگاهانه زدن( با چوب یا وسایل دیگر یا با زخم وزبان وکنایه زدن) - بلا فعل امر بلاماک(بلاماق)= به هم زدن(به هم زدن قواعد بازی درقمار وورق بازی یا به هم زدن آش تا غلیظ شود، نوعی غذای ترکمنی از برنج وشکر که به مناسبت بدنیا آمدن بچه درست می کنند، چرخاندن(چرخاندن چیزی در هوا به سمت کسی برای زدن یا تهدید کردن)- ، بیلیب اُر=آگاهانه زدن(انتقاد و با آگاهی ودانش زدن وحمله و جنگ کردن-اُر یا وُر= فعل امر  اُرماق=وُرماق=  زدن، مبارزه کردن، جنگیدن )، کاری را با دقت وآگاهی انجام دادن، بیلابار(بیابار) = این که هست(در گفتگوهایی که در زبان ترکی انجام می گیرد ممکن است این کلمه معنی طول دادن وبیش از حد توضیح دادن تلقی شود بطور مثال: وقتی برای خرید به مغازه ای می روید می پرسید: پلان زاد بارمی(بامی)؟= فلان چیز دارید؟ در جواب فروشنده می گوید : بیلابا(بیلابار، بیابار)=این هست (اینها موجود است)یعنی اجناس دیگری که شاید مشابه یا غیر مشابه با جنس مورد نظرتان را جلوی رویتان بریزد . در حالیکه جواب شما بله یا نه است . که فروشنده با توضیحات اضافه وارائۀ اجناس دیگر وقت شما را می گیرد و جواب را طول می دهد، یا کسی خبری را می خواهد به شما اطلاع دهد ولی با تمام جزئیات توضیح می دهد. همان : ایله بُلدی، بیله بُلدی=اینطور شد ، آنطور شده، بیش از حد لازم توضیح دادن- یا کسی را بیش از حد نصیحت وپند واندرز دادن -ایله بُل بیله بُل =اینطور باش ، آنطور باش (سخن را به درازا کشاندن)- باریبر= رفت وآمد کن، بیا وبرو، رفتن وباز ستاندن-بار =برو فعل امر بارماق= رفتن، به جایی سر زدن، و.-بر=بده، بِستان  فعل امر برمک=دادن، ستاندن، برگرداندن،- باریبرملی= رفت وآمد ، صله رحم، دید وبازدید- دیل بیلن اُر=زخم زبان بزن، باحرف وسخن بزنش(انتقاد کن)

bɪˈleɪbə- belabour-En-بلیبا- bɪˈleɪbər بلیبر= شلاق زدن، سخت زدن، زخم زبان زدن، امدن و رفتن، با دقت روی چیزی کار کردن

معانی دیگر: مج

Belabour-Turk-بیلَبا،باریبر، بیلیب اُر، بلیبر –بیلَ با =کمر بند(در کمر قرار دارد- بیل = کمر، توانایی ، آگاهی )کمر بند چرمی که برای شلاق زدن هم مورد استفاده قرار می گیرد،رفت وآمد کردن ، دانستن وآگاهی یافتن از چیزی، دانسته وآگاهانه چیزی را  زدن،، زخم زبان زدن، در Belabor توضیح داده شد

blækdʒæk- Blackjack-En-بلاجَک- blækˌdʒækبلاکجَک= چماق یا شلاق چرمی، با چماق یا شلاق زدن

معانی دیگر: ظرف آبجو خوری (که از چرم است)، رجوع شود به: black flag، چماق پوشیده از چرم، (امریکا - گیاه شناسی) نره علف (quercus marilandica)، (قمار یا ورق بازی) بلاک جک، با چماق چرم پوش زدن، با تهدید مجبور کردن، بزور و باتهدید بشلاق زدن مجبوربانجام کاری کردن

Blackjack-Turk-بلاجَک(بِلاجاق)-بُلاجِک(بُلاجاق)، بلاک چِکی(بیلا چک(چکی))=در هواچرخاندن(مثل حالت شلاق زدن)، انجام خواهد گرفت(مثل حرف خود را به کرسی نشاندن، تهدید کردن)، کمربند دور کمر، کمربند چرمی را در هوا چرخاندن(با کمربند همچون شلاق زدن)

بلاجک(بلاجاق) بلا فعل امر بلاماک(بلاماق)= به هم زدن(به هم زدن قواعد بازی درقمار وورق بازی یا به هم زدن آش تا غلیظ شود، نوعی غذای ترکمنی از برنج وشکر که به مناسبت بدنیا آمدن بچه درست می کنند، چرخاندن(چرخاندن چیزی در هوا به سمت کسی برای زدن یا تهدید کردن)، بُلاجک(بُلجاق) بُل فعل امر بُلماق= شدن، انجام گرفتن، بوجود آوردن، و.-بیل= کمر، توانایی، دانایی، و. جک(چک)= کشیدن به هر طرف(به سمت بالا(مثل جک زدن برای بالا بردن چیزی)، وزن کردن، محکم کردن وکشیدن (بدور چیری،یا به طرف خود، کشیده زدن(با کف دست به صورت کسی زدن(چکگه= دو طرف صورت جلوتر از دوگوش)- چکی =کمربند، آنچه که از چرم یا ریسمان یا با عرض کم وبه طول دراز برای بستن بار وبنه یا کمر از قالی وگلیم بافته می شود-چکه لشمک=کشمکش، دعوا وجدل کردن، همدیگر رابه طرف خود کشیدن(گلاویز شدن)- در فارسی چک زدن


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : زدن، ,شلاق ,کردن، ,انجام ,کاری ,چیزی ,تهدید کردن ,زبان زدن، ,بدون بررسی ,شلاق زدن، ,نوعی غذای ,کنند، چرخاندن چرخاندن ,بدون بررسی خطرات
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کشف راز تایپ صوتی قفسه بندی فلزی محمد افضلی: طراح صحنه آنالیتیک Mondo دفتر فروش شرکت چای عطا 02155621936